رومینا رومینا ، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

خاطرات کودکی رومینا

مسافرت به تهران

1392/4/21 16:14
نویسنده : مامان رومینا
317 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی این هفته با خاله جون رفته بودیم تهران پیش دایی بهروز قلب

خیلی خوشحال بودی که میرفتی تهران .توی راه که میرفتیم خیلی نق زدی و ناراحتی میکردی.همش می گفتی مامان پس کی میرسیم 

شب که رسیدییم تهران متاسفانه داییت مریض شده بود و نمی تونستی بری بغلش نگران

 

همش دلت می خواست با نیوشا بازی کنی خیلی وقتا با هم خوب خوب بودی خیلی وقتا هم ......

دنیای بچه ها  دنیای جالبیه 

 

 

 

 

 

عصر روز سه شنبه با ماشین دایی رفتییم یه دوری بزنیم تو هم دائم می گفتی سکوت قلبمو می خواهم

(اهنگ سکوت قلب از محس یگانه )عاشق این اهنگی وباهاش زمزمه می کنی 

 


از تهرون برات یه لباس خوشمل خریدم هر وقت که پوشیدی حتما عکستو میگیرمو برات میگذارم 

 

خیلی خیلی تو راه برگشت دختر خوبی بودی لبخند

از من می پرسیدی مامان الان داریم کجا میریم کی می رسیم ؟؟؟خمیازه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

صبا مامان نیوشا
7 تیر 92 13:50
وای عزیز دلم. کشتین شما دوتا وروجک من و مامانت رو. کاش زودتر باهم دیگه مهربون بشید. تا من و مامانتم بیشتر از دوستیمون لذت ببریم
خاله نوشین
13 مهر 92 18:40
بوس